مگر امام حسین (ع) به علم امامت نمی دانستند که شهید می شوند و اهل بیتشان نیز به اسارت می روند؟ پس چگونه است که با وجود چُنین علم قطعی و یقینی، قدم در مسیری نهادند که آن فرجام تلخ را در پی داشت؟
یکی از مباحث چالشبرانگیز پیرامون نهضت حسینی که از دیرزباز تا کنون، ذهن و زبان کثیری از اندیشمندان اسلامی را به خود واداشته، این است که آیا امام حسین(ع) نسبت به فرجام حرکتش واقف بود یا خیر؟ اگر حضرتش علم قطعی و یقینی به شهادت داشت، پس چرا قدم در مسیری نهاد که فرجامی بس تلخ و ناگوار در پی داشت؟ مگر نه این که قرآن نهی کرده که آدمی، جان عزیزش را به دست خویش، به هلاکت نیفکند؟! (وَ لا تلْقوا بِأَیْدیكمْ إِلَى التَّهْلكَة«بقره/195»). آیا این اقدام، مصداق درافکندن جان در بوته هلاکت نیست؟ بحث پیرامون گستره علم امام نسبت به جزئیات حوادث هستی، ابعاد و اضلاع پیدا و پنهانی دارد که کاویدن همه آنها از حوصله این وجیزه بیرون است. آنچه می توان از این مقال، انتظار داشت پاسخی درخور و در عین حال کوتاه است که در پرتو تبیین پاره ای از آموزه های قرآنی و تحلیل عقلی معارف وحیانی ارائه خواهد شد. پیش از هر چیز باید دانست که مساله وقوف یا عدم وقوف حضرت سیدالشهداء (ع) نسبت به فرجام و سرانجام نهضت خویش، مسبوق به سابقه بوده و در واقع، همان منازعه مشهور بین سید مرتضی و شیخ طوسی است که در زمان ما، به عنوان مساله ای پرچالش و جنجان انگیز در نوشته های شهید مطهری(کتاب حماسه حسینی) و مرحوم صالحی نجف آبادی (کتاب شهید جاوید) رخ نموده است.
پاسخ اجمالی
و اما پاسخ اجمالی به این مساله آن است که برابر ادله نقلی و عقلی، امام از طریق علم غیبی که از ناحیه خدا به وی افاضه می گردد، نسبت به حقایق عالم کَون اشراف علمی دارد و می تواند حوادث آینده را در آینه علم لدنّی خویش ببیند. اما چون آنچه این علم بدان تعلق گرفته، تخلف ناپذیر و غیر قابل تغییر است بنابراین این علم، تکلیف آور نبوده و عمل به مقتضای آن واجب نیست.
سلام دوستان وسروران عزیز
به وبلاگ خودتان خوش آمدید امیدوارم لحظات شادی داشته باشید لطفا پس از خواندن و مشاهده هر مطلب نظرات خود را مرقوم فرمایید. متشکرم